فرهنگ مجازی



در عصری که ما در آن زندگی میکنیم فرهنگ عامل تعیین کنندهای در زندگی اجتماعی است. از بین سه محور اجتماع یعنی: ت، اقتصاد و فرهنگ، فرهنگ تعیین کنندگی بیشتری دارد البته این مسلما به این معنا نیست که برای تحلیل پدیده اجتماعی باید اقتصاد و قدرت ی را کنار گذاشت. اما امروز زمانی است که میبینیم اقتصاد و ت نیز به فرهنگ وابستهاند. اقتصاد در شکل پدیدههایی مانند آگهی و تبلیغات ، صنعت خدمات و بازاریابی مطمئن و متناسب با شیوه زندگی ، به گونهای فزاینده به فرهنگ وابسته شدهاست.در سطح ی، تمداران از طریق ر سانهها با مخاطبانشان ارتباط برقرار میکنند و در حوزه اجتماعی تمایزات بیشتر از گذشته به صلاحیت های فرهنگی وابسته هستند تا به قدرت اقتصادی یا ی (فرهادی محلی, 1390) اما توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات فرهنگ را به پدیدهای پیچیده تبدیل کرده که به سادگی نمیتوان هویتهای فرهنگی افراد را تعیین کرد.

جهانی شدن ، حتی بافت محلی و به تبع آن ، ماهیت تجربه فرهنگی ما را نیز تغییر می دهد. فرهنگ ، دیگر بیش از این به محدودیت های محلیاش وابسته» نیست (فرهادی محلی, 1390). سبک زندگی وابسته به انتخاب، انتخاب نیز وابسته به اطلاعات و اطلاعات محصول فرایند ارتباطات است (عیوضی, تابستان 88). توسعه ارتباطات انتخابهای ما را نیز توسعه دادهاست. ما در جهانی زندگی میکنیم که انتخابهای فرد برای زندگی و مصرف دیگر در چارچوب طبقه اقتصادی نمیگنجد و با صرف دانستن طبقه اقتصادی کسی نمیتوان نوع مصرف و سبک زندگی او را پیشبینی کرد. انتخابهای ما حتی محدود به حصار مرزهای ی و جغرافیایی هم نیست.

دو فضایی شدن، ظرفیت جدید فضای ارتباطی زندگی را توسعه داده و به نوعی ظرفیت حضور فرد در همه جهان» را از منزوی‌ترین محیط‌های زندگی اعم از محیط‌های روستایی، شهری، شهرهای کوچک و کلان شهرهای بزرگ جهان فراهم آورده است (اولین نشست بینالمللی سبک زندگی و سلامت: فرهنگ وفضای مجازی, 1394) همین فرامکانی و فرازمانی بودن ما را از محدودیتهای گذشتهمان رها کردهاست. تقریبا برای تمام انتخابهای زندگیمان گزینههای متنوعی پیش رویمان داریم. ما منبع گستردهای از انتخابها و سبکزندگیهای متنوع را با خود به همراه داریم و انتخابهای ما حتی محدود به عناصر فرهنگی خاص هم نیست. ما مجموعهای از عناصر فرهنگهای متنوع را کنار هم قرار میدهیم و سبک زندگیهای گاه متضاد با یکدیگر را مخلوط میکنیم تا انتخابهای شخصی خودمان را بسازیم.

اما چنین قدرت انتخاب بالایی امکان جهان آزادانهتری را میدهد که افراد را از قفس محدودیتهای فیزیکی و ی و اقتصادی میرهاند. جهانی این چنین جهانی برابر است که فرهنگهای گوناگون شان یکسانی در آن دارند و میتوانند در تصمیم گیریهای جهانی با قدرتی برابر با یکدیگر حاضر شوند.

اما چرا در دنیای واقعی که در آن زندگی میکنیم چنین آرمانشهری محقق نشدهاست؟

دلیلی که میتوان برای تحقق چنین شرایطی ذکر کرد نبود دسترسی یکسان است. همهی افراد و جوامع به ابزارهای تولید فرهنگی دسترسی یکسان ندارند و انحصار تولید فرهنگی در دست گروهها و جوامع خاصی است. همچنین تکنولوژیهای ارتباطی نیز به شکلی یکسان در جهان توزیع پیدا نکردهاند.

با ظهور چهره جدیدی از سرمایه داری در عصر امپریالیسم و جهانی شدن، به ابعاد فرهنگی و ی بیش از استعمار اقتصادی توجه می شود و در جهت خلق فرهنگ های جهانی فعالیت میکند تحت تسلط سرمایه داری، تولیدات فرهنگی با تولیدات کالا یکپارچه می شود و یک تسلط جدید فرهنگی از طریق جامعه اطلاع رسانی بر زندگی مردم سایه می افکند، بدین سان که تولیدات فرهنگی در چارچوب شرایط ی، اقتصادی و اجتماعی صورت می گیرد (فرهادی محلی, 1390).

ارجاعات

اولین نشست بینالمللی سبک زندگی و سلامت: فرهنگ وفضای مجازی. (1394, بهمن 1). Retrieved from کرسی یونسکو در فضای مجازی و فرهنگ: دوفضایی شدن جهان: http://ucccdsw.ut.ac.ir/fa/News/Details/11

عیوضی, غ. (تابستان 88). سبک زندگی و مصرف. فصلنامه فرهنگی ـ دفاعی ن و خانواده, 143-167.

فرهادی محلی, ع. (1390). بررسی تحلیلی پدیده های جهانی شدن با تمرکز بر حوزه فرهنگ. مطالعات راهبردی ت گذاری عمومی, 63-96.

 

 

 



ما بلاک چین را غالبا با بیت کوین می شناسیم. بیت کوین با آرزوی حذف واسطه های مرکزی (بانک) در مبادلات شکل گرفته است. اما بیت کوین (پول دیجیتال) تنها یکی از امکاناتی است که فناوری بلاک چین میتواند در اختیار ما قراردهد.

 

بلاک چین یک دیتابیس پخش شده در کامپیوتر افراد مختلف است که هیچ مرکزیتی ندارد (گیک, 1396). بلاک چین از مجموعه ای از بلاک به هم پیوسته ساخته شده. بلاک ها شامل اطلاعات داده های ورودی به تابع هستند. بلاک ها به یک دیگر متصل هستند. چون داده ها هیچ مرکزیتی ندارند برای جلوگیری از تقلب، داده های بلاک های قبلی در بلاک های بعدی وجود دارد بنابراین تقریبا می توان گفت که در حال حاضر امکان تقلب در آن وجود ندارد. و هر کدام از nodeها در زنجیره به هم پیوسته بلاک ها می توانند بلاکی ایجاد کنند. در واقع بلاک های نوشته شده توسط هر node می تواند تایید شود (Process of proof). چون در بلاک چین نیازی به تایید هویت نیست nodeها می توانند به صورت ناشناس با یک دیگر در ارتباط باشند.

nodeها در بلاک چین




همین غیر مرکزگرا بودن نوید ارتباطی برابر بدون دخالت دولت‌ها را می‌دهد. و ناشناس بودن Nodeها می‌تواند امکان این را فراهم کند که بدون نابرابری‌های نژادی_جنسیتی و افراد در محیطی برابر ارتباط گیرند. می‌تواند امکان نظرسنجی‌های بدون دخالت دولت و بدون تقلب را در رابطه با مسائلی جهانی برای همه جهان بدون دخالت قدرت‌ها را فراهم کرده‌است.

 

بلاک چین ایده پیچیده‌ای است برای کسب اطلاعات بیشتر و دقیق‌تر گوش دادن به دو پادکست

رادیو دایجست قسمت سوم: هر آنچه از بیت کوین باید بدانیم» و

رادیو گیک (جادی) اپیزود ۷۷: بلاک چین» پیشنهاد می‌شود که منبع این یادداشت هم بوده است.



آینده نگری یا مطالعات آینده به مطالعه و بررسی امکان های آینده و در اینجا آینده تکنولوژی اشاره دارد.

مهم ترین تغییر جهان آینده که بنیان تغییرات آینده ی جهان را می سازد، ظهور جهان جدیدی است که می توان آن را جهان مجازی » نامید. این جهان در واقع به موازات و گاه مسلط بر جهان واقعی ترسیم می شود. (1)

 تغییرات آینده ی جهان مبتنی بر امکاناتی است که توسعه فضای مجازی در اختیار ما می گذارد. و منطق توسعه فضای مجازی بر مبنای قابلیت های انسان است یعنی فضای مجازی در پی کسب قابلیت های انسان و به عهده گرفتن وظایف اوست.

توسعه اینترنت اشیا و اینترنت همه چیز، فضای مجازی را بیش از پیش به جزوی از ما تبدیل می کند در گذشته برای اتصال به اینترنت مجبور بودیم در خانه یا کافی نت مقابل کامپیوتر بنشینیم و امروزه موبایل ها و اینترنت همراه، اینترنت را همراه ما کرد. اما اینترنت اشیا این امکان را فراهم می کند که فضای مجازی و واقعی بیش از پیش در هم ادغام شوند و شاید بتوان ادعا کرد که دیگر مرز مشخصی میان این دو فضا وجود نخواهد داشت.

توسعه هوش مصنوعی یکی دیگر از پیش بینی های آینده است. که البته نگرانی هایی هم برای انسان ها به وجود آورده است. ما نمی دانیم که آیا ممکن است هوش مصنوعی از توانایی های هوش انسانی پیشی بگیرد ؟ و آیا ممکن است که حیات انسانی ما توسعه هوش های مصنوعی به خطر ببیافتد یا نه ؟

ما حالا می بینیم که رایانه ها هم می توانند ببینند و هم می توانند بخوانند، و البته، نشان دادیم که می توانند چیزی را که می شنوند بفهمند. آن ها حتی می توانند بنویسند. (2)

هوش مصنوعی به امکان آموزش متکی به خود دست یافته است و بنابراین دیگر توسعه اش چندان به دست انسان نیست.

چیزی که در رابطه با توسعه تکنولوژی واضح است این است که توسعه تکنولوژی به خودی خود آینده ما را سرشار از موفقیت و آسایش نخواهد کرد و به خودی خود نیز آینده ی ما را سیاه و تباه نخواهد کرد. آنچه که انسان را حفظ می کند تکیه بر اخلاق بشری است. انسانیت توسط هیچ ماشین و هوش مصنوعی ای قابل آموختن نیست.

1- عاملی، سعیدرضا؛ دو فضایی شدن ها و آینده جهان

2- ted talk: 

The wonderful and terrifying implications of computers that can learn 



در عصری که ما در آن زندگی میکنیم فرهنگ عامل تعیین کنندهای در زندگی اجتماعی است. از بین سه محور اجتماع یعنی: ت، اقتصاد و فرهنگ، فرهنگ تعیین کنندگی بیشتری دارد البته این مسلما به این معنا نیست که برای تحلیل پدیده اجتماعی باید اقتصاد و قدرت ی را کنار گذاشت. اما امروز زمانی است که میبینیم اقتصاد و ت نیز به فرهنگ وابستهاند. اقتصاد در شکل پدیدههایی مانند آگهی و تبلیغات ، صنعت خدمات و بازاریابی مطمئن و متناسب با شیوه زندگی ، به گونهای فزاینده به فرهنگ وابسته شدهاست.در سطح ی، تمداران از طریق ر سانهها با مخاطبانشان ارتباط برقرار میکنند و در حوزه اجتماعی تمایزات بیشتر از گذشته به صلاحیت های فرهنگی وابسته هستند تا به قدرت اقتصادی یا ی (فرهادی محلی, 1390) اما توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات فرهنگ را به پدیدهای پیچیده تبدیل کرده که به سادگی نمیتوان هویتهای فرهنگی افراد را تعیین کرد.

جهانی شدن ، حتی بافت محلی و به تبع آن ، ماهیت تجربه فرهنگی ما را نیز تغییر می دهد. فرهنگ ، دیگر بیش از این به محدودیت های محلیاش وابسته» نیست (فرهادی محلی, 1390). سبک زندگی وابسته به انتخاب، انتخاب نیز وابسته به اطلاعات و اطلاعات محصول فرایند ارتباطات است (عیوضی, تابستان 88). توسعه ارتباطات انتخابهای ما را نیز توسعه دادهاست. ما در جهانی زندگی میکنیم که انتخابهای فرد برای زندگی و مصرف دیگر در چارچوب طبقه اقتصادی نمیگنجد و با صرف دانستن طبقه اقتصادی کسی نمیتوان نوع مصرف و سبک زندگی او را پیشبینی کرد. انتخابهای ما حتی محدود به حصار مرزهای ی و جغرافیایی هم نیست.

دو فضایی شدن، ظرفیت جدید فضای ارتباطی زندگی را توسعه داده و به نوعی ظرفیت حضور فرد در همه جهان» را از منزوی‌ترین محیط‌های زندگی اعم از محیط‌های روستایی، شهری، شهرهای کوچک و کلان شهرهای بزرگ جهان فراهم آورده است (اولین نشست بینالمللی سبک زندگی و سلامت: فرهنگ وفضای مجازی, 1394) همین فرامکانی و فرازمانی بودن ما را از محدودیتهای گذشتهمان رها کردهاست. تقریبا برای تمام انتخابهای زندگیمان گزینههای متنوعی پیش رویمان داریم. ما منبع گستردهای از انتخابها و سبکزندگیهای متنوع را با خود به همراه داریم و انتخابهای ما حتی محدود به عناصر فرهنگی خاص هم نیست. ما مجموعهای از عناصر فرهنگهای متنوع را کنار هم قرار میدهیم و سبک زندگیهای گاه متضاد با یکدیگر را مخلوط میکنیم تا انتخابهای شخصی خودمان را بسازیم.

اما چنین قدرت انتخاب بالایی امکان جهان آزادانهتری را میدهد که افراد را از قفس محدودیتهای فیزیکی و ی و اقتصادی میرهاند. جهانی این چنین جهانی برابر است که فرهنگهای گوناگون شان یکسانی در آن دارند و میتوانند در تصمیم گیریهای جهانی با قدرتی برابر با یکدیگر حاضر شوند.

اما چرا در دنیای واقعی که در آن زندگی میکنیم چنین آرمانشهری محقق نشدهاست؟

دلیلی که میتوان برای تحقق چنین شرایطی ذکر کرد نبود دسترسی یکسان است. همهی افراد و جوامع به ابزارهای تولید فرهنگی دسترسی یکسان ندارند و انحصار تولید فرهنگی در دست گروهها و جوامع خاصی است. همچنین تکنولوژیهای ارتباطی نیز به شکلی یکسان در جهان توزیع پیدا نکردهاند. عدم دسترسی یکسان به ابزارهای تولید پیام و اطلاعات امکان اشاعه فرهنگی را فراهم میکند که به ابزارهای تولید پیام بیشتر از سایرین دسترسی دارد. در واقع قدرت انتخاب از همه ی فرهنگ ها و جوامع در واقع توهمی از قدرت است. ما تنها قدرت انتخاب از عناصر فرهنگی ای را داریم که به ما ارائه می شود.

با ظهور چهره جدیدی از سرمایه داری در عصر امپریالیسم و جهانی شدن، به ابعاد فرهنگی و ی بیش از استعمار اقتصادی توجه می شود و در جهت خلق فرهنگ های جهانی فعالیت میکند تحت تسلط سرمایه داری، تولیدات فرهنگی با تولیدات کالا یکپارچه می شود و یک تسلط جدید فرهنگی از طریق جامعه اطلاع رسانی بر زندگی مردم سایه می افکند، بدین سان که تولیدات فرهنگی در چارچوب شرایط ی، اقتصادی و اجتماعی صورت می گیرد (فرهادی محلی, 1390).

ارجاعات

اولین نشست بینالمللی سبک زندگی و سلامت: فرهنگ وفضای مجازی. (1394, بهمن 1). Retrieved from کرسی یونسکو در فضای مجازی و فرهنگ: دوفضایی شدن جهان: http://ucccdsw.ut.ac.ir/fa/News/Details/11

عیوضی, غ. (تابستان 88). سبک زندگی و مصرف. فصلنامه فرهنگی ـ دفاعی ن و خانواده, 143-167.

فرهادی محلی, ع. (1390). بررسی تحلیلی پدیده های جهانی شدن با تمرکز بر حوزه فرهنگ. مطالعات راهبردی ت گذاری عمومی, 63-96.

 

 

 




سال اولی بود که آمده بودم تهران. مثل هر ترم اولی فکر میکردیم که همهی کتابهایی که استادها حتی یک بار نامشان را سرکلاس میگویند باید خرید و خواند. با یکی از دوستان تهرانیم خیابان انقلاب را بالا پایین میکردیم. شب شده بود اما تقریبا مطمئنم ساعت هنوز 8 هم نبود (چون هنوز خیلی تجربه کسب نکرده بودم و نمیدانستم میشود خیلی راحت به ساعت عبور و خروج خوابگاه بی توجه بود). دوستم گفت که بهتره دیگه بریم از انقلاب به پایین شبا امن نیست. خب من تعجب کردم اگر قرار بود مرکز شهر تهران در ساعتهای اولیه شب ناامن باشد پس احتمالا با شهری شبیه به

گاتهام طرف بودم.

 اما بعد بیشتر به خیابان انقلاب رفتم  و حتی خودم ساکن پایین میدان انقلاب» شدم ولی هیچ وقت احساس نکردم برای حفظ امنیتم باید کاری بیشتر از معمول مثل دست نگرفتن موبایل و . انجام دهم. البته دوستم نظر افراطیای داشت که من بعدا از کس دیگری نشنیدم و فکر میکنم خودش هم دیگر به آن اعتقادی ندارد. اما مشابه این داستان را باز هم تجربه کردم مثلا برای من و یکی از دوستانم گشت و گذار در بازار بزرگ تفریح ماهانه بود اما از نظر همکلاسیهای دانشگاهم بازار بزرگ جایی نبود که آدم بتواند تنها برود. چند روز پیش شنیدم که اپلیکیشن پیاده هم به کاربرانش توصیه کرده که تنها به بازار نروند!

یادم میآید که ز، یکی از دوستانم، معلم مدرسهای در شهرک شریعتی تهران است و برایم تعریف میکرد که حتی معلمهای مدرسه هم به او توصیه میکنند که حتما قبل از غروب به خانه بگردد در حالی که برایش پیش آمده که برای بچهها کلاس فوق العاده برگزار کرده و بعد از غروب مدرسه را ترک کرده ولی او خطری احساس نکردهاست. و از لحاظ امنیت آنجا برایش جای متفاوتتری نیست.

حتی دوست داشتم تجربههای بیشتری را بشنوم به همین خاطر در توییتر از تجربههای مشابه پرسیدم که در عکسهای پایین تجربههای کاربران را میبینیم.

من از محیطی خارج از تهران به شهر جدیدی آمده بودم به همین دلیل تفاوت شنیدهها و دیدهها برایم مشهود بود. و من را حساس کرده بود. اما واقعیت این است که اگر من هم اینجا  بزرگ شده بودم و مرتب از طرف دیگران از ناامنی بعضی محلهها میشنیدم برایم طبیعی بود که پایم به آن محلهها نگذارم چرا که در شهر خودم برایم این موضوع طبیعی است. در شهر خودم نسبت به خیلی به محلهها و مکانها همین حس را دارم.

اگر تجربهی صحبت کردن در این مورد را با دیگران داشته باشید و به آنها بگویید که تصور آنها از ناامنی سیستان و بلوچستان یا دروازه غار یا هرجای دیگری صرفا تصور کلیشهای است و همه چیز را درمورد آن مورد آنجا نمیگوید  معمولا میبینید که دیگران بعد از حرف شما لیست بلند بالایی از اخبار مربوط به قتل، ی، ، قاچاق و . را به استناد رسانههای خبری یا شنیدههایشان پیش روی شما میگذارند. اما به نظرم همان طور که برخی رسانههای غربی در جهان سوم صرفا به دنبال عوامل و رویدادهای منفی نظیر خشونت، بحران و فاجعه و خبرهای مربوط به کودتاها، اعدامها، نظامیگری، تروریسم، فاسد و ناهنجاری هستند تا بتوانند از آنها به عنوان گزارش خبری استفاده کنند (شکرخواه, 1391)» در ما نیز گرایشی هست که اخبار ناامنی را در رابطه با جایی که توقع ناامنی از آن داریم ببینیم و بشنویم.

خود مرکز پنداری و تصورات کلیشهای همیشه خودشان را صریح نشان نمیدهند مثلا همیشه خودشان را به شکل او سیاه است پس بد است» نشان نمیدهند تا ما بتوانیم به راحتی با آن مبارزه کنیم. خود مرکز پنداریها گاهی تصویر خیرخواهانهای به خودشان میگیرند به ما توصیه میکنند که به خاطر امنیت خودمان، نرویم، معاشرت نکنیم و نبینیم. کلیشهها فقط از ناامنی صحبت میکنند و در مورد آنچیزی که ناامنی را به وجود آورده سکوت میکنند. انگار اگر به آن خیابان، به آن محله و به آن شهر نروی دیگری جای نگرانی نیست





منابع

شکرخواهی. (1391). خبر. تهراندفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها

 

 

 



من چه کسی هستم؟ پاسخی به این سوال میدهیم (البته پاسخ سادهای هم نیست) بیانگر هویت ما یا حداقل بخشی از هویت ماست.

پاسخ به این سوال که ما چه کسی هستیم چه در سطح فردی و چه در سطح گروهی با این سوال که دیگران چه کسی هستند پیوند خورده است. هویت ما در نسبت با هویت دیگران تعریف میشود.

تعریف از ما»، مستم ارائه تعریفـی از آنهـا»سـت. در خـلال رابطـه بـا دیگران مفاهیم شباهت (در میان اعضای گروه) و تفاوت (با اعضای دیگر گروههـا) شـکل میگیرد و گروه ما» در برابر آنها» قرار میگیرد (جنکینز, 1381)

اما وما این ارتباط با آنها برای شناخت خود رابطهای برابر نیست.


این متن تا پایان روز شنبه تصحیح و تکمیل میشود


منابع


جنکینز, ر. (1381). هویت اجتماعی. تهران: نشر و پژوهش شیراز.



آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها